ترس از تنها ماندن در تاریکی، به عنوان مثال، یک ترس رایج در کودکان است. همچنین ترس از حیوانات، مانند سگهای بزرگ که پارس میکنند، نیز معمول است. برخی کودکان از آتشسوزی، ارتفاع یا رعد و برق میترسند. دیگران، تحت تأثیر تصاویر رسانهای، نگران جنگ یا تروریسم هستند. اگر اخیراً در خانواده بیماری جدی یا مرگی رخ داده باشد، ممکن است آنها درباره سلامت اطرافیان خود نگران شوند.
ترسهای کودکان ممکن است بیایند و بروند. بیشتر ترسهای کودکی خفیف هستند. اما حتی اگر بدتر شوند، با اطمینان و حمایت، معمولاً بعد از مدتی خود به خود از بین میروند.
ترس و فوبیا در کودکان: راهنمای والدین برای کمک
با رشد کودکان و کشف دنیای اطرافشان، روبرو شدن با تجربیات و چالشهای جدید، گاهی ترسها عادی هستند. این ترسها میتوانند از منابع مختلفی مانند محیطهای ناآشنا، افراد جدید یا تغییرات ناگهانی در روال روزانه بوجود آیند. در حالی که بسیاری از ترسها بخشی طبیعی از روند رشد هستند و به مرور زمان از بین میروند، برخی کودکان ممکن است دچار ترسهای شدید و مداوم شوند که به آنها فوبیا میگویند. درک تفاوت بین ترسهای عادی و فوبیا و دانستن چگونگی مقابله با آنها برای والدین بسیار مهم است تا بتوانند به طور موثر از فرزندان خود حمایت کنند.
درک ترسها و فوبیاها:
- ترسهای عادی: طبیعی است که کودکان در مراحل مختلف رشد خود ترسهایی را تجربه کنند. به عنوان مثال، نوزادان ممکن است از صداهای بلند بترسند، کودکان نوپا از جدا شدن از والدین خود وحشت داشته باشند و کودکان بزرگتر از تاریکی یا موجودات خیالی بترسند.
- فوبیاها: برخلاف ترسهای معمولی، فوبیاها ترسهای شدید و غیر منطقی هستند که میتوانند موجب ناراحتی شدید شده و در زندگی روزمره کودک اختلال ایجاد کنند. فوبیاهای رایج در کودکان شامل ترس از حیوانات، ارتفاع یا موقعیتهای خاصی مانند رفتن به دکتر میباشند.
شناسایی نشانهها:
والدین باید به دنبال نشانههایی باشند که نشاندهنده تبدیل یک ترس به فوبیا هستند. این نشانهها شامل موارد زیر میشوند:
– ترس یا نگرانی مداوم و بیش از حد
– اجتناب از مکانها، فعالیتها یا اشیاء خاص
– علائم جسمانی مانند دلدرد، سردرد یا سرگیجه
– بروز عصبانیت، گریه یا چسبیدن به والدین در موقعیتهای ترسناک
راهبردهای کمک به کودکان:
- ارائه اطمینان و حمایت: کودک خود را دلداری دهید و ترسهای او را بدون کماهمیت جلوه دادن، به رسمیت بشناسید. به او بگویید که ترسیدن اشکالی ندارد و شما برای کمک به او هستید.
- مواجهه تدریجی: به کودک خود کمک کنید تا به تدریج با ترسهایش روبرو شود، از موقعیتهای کمتر ترسناک شروع کرده و به آرامی به سمت چالشهای بزرگتر پیش بروید. این فرآیند که به عنوان حساسیتزدایی شناخته میشود، میتواند به مرور زمان اضطراب را کاهش دهد.
- مدلسازی رفتار آرام: کودکان اغلب از والدین خود الگو میگیرند. نشان دادن رفتار آرام و مطمئن میتواند به کودک شما احساس امنیت بیشتری بدهد.
- تشویق به بیان احساسات: اجازه دهید کودک شما درباره ترسهایش صحبت کند. نقاشی، داستانسرایی یا نقشبازی میتواند راههای مفیدی برای بیان احساسات کودکان باشد.
- آموزش تکنیکهای آرامشبخش: تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، تصویرسازی یا ذهنآگاهی میتواند به کودکان کمک کند تا اضطراب خود را مدیریت کرده و ذهن خود را آرام کنند.
- درخواست کمک حرفهای: اگر ترس یا فوبیای کودک شما شدید است و در زندگی روزمره او اختلال ایجاد میکند، مشورت با یک روانشناس کودک یا درمانگری که در زمینه اختلالات اضطرابی تخصص دارد را در نظر بگیرید.
با درک و مقابله با ترسها و فوبیاها، والدین میتوانند به کودکان خود کمک کنند تا با اضطرابهایشان کنار بیایند و مقاومت بیشتری بسازند، و آیندهای مطمئنتر و بیباکتر برای آنها فراهم کنند.
چه کارهایی انجام دهید:
– با کودک خود درباره نگرانیهایش صحبت کنید و همدل باشید. برای آنها توضیح دهید که بسیاری از کودکان ترسهایی دارند، اما با حمایت شما میتوانند یاد بگیرند که آنها را پشت سر بگذارند.
– استفاده کودک از رسانهها را نظارت کنید. این شامل قرار گرفتن در معرض تصاویر ترسناک در فیلمها، ویدیوهای آنلاین و بازیهای ویدیویی خشونتآمیز است. اطمینان حاصل کنید که رسانهها مناسب سن کودک هستند. همچنین، ایجاد یک برنامه رسانهای خانوادگی ایده خوبی است.
از انجام چه کارهایی پرهیز کنید:
– ترسهای کودک خود را کوچک یا مسخره نکنید، به خصوص در مقابل همسالانش.
– کودک خود را به شجاع بودن تحت فشار قرار ندهید. برای آنها زمان میبرد تا با نگرانیهای خود روبرو شده و به تدریج از آنها عبور کنند.
چه زمانی ترس به فوبیا تبدیل میشود؟
گاهی اوقات، ترسها میتوانند به قدری شدید، مداوم و متمرکز شوند که به فوبیا تبدیل میشوند. فوبیاها—که ترسهای قوی و غیر منطقی هستند—میتوانند به طور قابل توجهی در فعالیتهای روزمره کودک اختلال ایجاد کنند. به عنوان مثال، فوبیای یک کودک ۶ ساله از سگها ممکن است او را به حدی وحشتزده کند که به هیچ وجه نخواهد به بیرون برود، زیرا ممکن است سگی در آنجا باشد. یک کودک ۱۰ ساله ممکن است به قدری از گزارشهای خبری درباره یک قاتل سریالی ترسیده باشد که اصرار کند شبها با والدین خود بخوابد.
فوبیاهای اجتماعی
برخی کودکان از افرادی که در زندگی روزمره خود ملاقات میکنند، فوبیا پیدا میکنند. این کمرویی شدید میتواند آنها را از دوستیابی در مدرسه و ارتباط با اکثر بزرگسالان، به ویژه غریبهها، باز دارد. آنها ممکن است به طور آگاهانه از موقعیتهای اجتماعی مانند مهمانیهای تولد، جلسات باشگاه یا تمرینات ورزشی اجتناب کنند. ممکن است برای آنها صحبت راحت با هر کسی غیر از خانواده نزدیکشان دشوار باشد.
اضطراب جدایی نیز در کودکان رایج است. گاهی اوقات این ترس میتواند زمانی که خانواده به محله جدیدی نقل مکان میکند یا محیط مراقبت کودک جدیدی را شروع میکند، شدت یابد. این کودکان ممکن است از رفتن به کمپ تابستانی یا حتی مدرسه ترسیده باشند. فوبیاهای آنها میتواند باعث بروز علائم جسمانی مانند سردرد یا درد معده شود.
درمان ترسها و فوبیاهای کودکی
خوشبختانه، بیشتر فوبیاها کاملاً قابل درمان هستند. اگر نگرانیهای کودک شما ادامه پیدا کند و لذت بردن از زندگی روزمره او را مختل کند، ممکن است از ملاقات با یک روانپزشک یا روانشناس کودک که در درمان فوبیاها تخصص دارد، بهرهمند شود.
رفتار درمانی
به عنوان بخشی از برنامه درمانی فوبیاها، بسیاری از درمانگران پیشنهاد میکنند که کودک شما به تدریج و در دوزهای کوچک و غیرتهدیدآمیز با منبع اضطراب خود مواجه شود.
تحت راهنمایی یک درمانگر، کودکی که از سگها میترسد ممکن است ابتدا با صحبت کردن درباره این ترس و نگاه کردن به عکسها یا ویدیوهای سگها شروع کند. سپس ممکن است از پشت یک پنجره ایمن به یک سگ در محله نگاه کند. بعد، با حضور والدین یا درمانگر در کنار خود، ممکن است چند دقیقهای را در همان اتاق با یک توله سگ دوستانه و آرام بگذراند. در نهایت، او قادر خواهد بود سگ را نوازش کند. با گذشت زمان، او به تدریج وارد موقعیتهایی با سگهای بزرگتر و ناآشنا خواهد شد.
این فرآیند تدریجی که حساسیتزدایی نامیده میشود، به این معناست که کودک شما هر بار که با منبع ترس خود مواجه میشود، کمی کمتر به آن حساس خواهد شد. در نهایت، کودک شما دیگر نیازی به اجتناب از موقعیتی که مبنای فوبیای او بوده است، نخواهد داشت.
گاهی اوقات رواندرمانی نیز میتواند به کودکان کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و کمتر بترسند. تمرینات تنفسی و آرامسازی نیز میتواند به کودکان در شرایط استرسزا کمک کند.
رفتار درمانی اولین خط درمان فوبیاهاست. در موارد نادر، که رفتار درمانی به اندازه کافی کمک نمیکند، پزشک کودک شما ممکن است داروها را به عنوان بخشی از برنامه درمانی توصیه کند. این داروها علاوه بر رفتار درمانی استفاده میشوند و نه به عنوان تنها ابزار درمانی. این داروها ممکن است شامل داروهای ضد افسردگی باشند که برای کاهش اضطراب و وحشت که اغلب زیربنای این مشکلات هستند، طراحی شدهاند.